کیش 1392
سلام آریسا جون عمه خیلی دلم واست تنگ شده عزیزم...هفته پیش آریسا با مامان گلبرگش ومامانی و بابایی جونش و عمه کوچیکش رفتن کیش و خداروشکر خیلی خوش گذشت... دیشب بابا بهنام به عمه زنگ زد گفت اریسا میخواد باهات صحبت کنه ..عمه قربونت بره ه ه...خودش رفته تلفن برداشته گفته عمه ...من فداااااااااااااای مهربونیت بشم عزیزدلم حالا خلاصه ای از عکسای کیش... عشقم اینجا اماده شده که بریم مرکز خرید الهی عمه بمیره برات که پشت در بودیو عمه و مامان تو مغازه مشغول خرید ولی هیچی نگفتی عزیزم و انتظار میکشیدی ...ولی تموم سفر خیلی دخمل خوبی بود فقط روز اخر تو فرودگاه نمیدونم چرا انقدر شیطون شده بودی الان دلیلشو میگم عزیزم ...تموم لحظه...
نویسنده :
عمه کوچیکه
10:34